......دنیای بی تو

ساخت وبلاگ
و باز سالی جدید... سالی بدون تو...سالها هم مثه روزها میگذرند ولی خبری از تو نیست... خبری از آمدنت. . . کاش یکی میگفت افشین زنده است و میاد... برادرم هیچوقت فراموشت نمیکنیم... برادرم چهارشنبه امیرحسین پسر شونزده ساله عمه زینب هم از این دنیا رفت.... عمه زینب هم مثله بابا و 

مامان و مادربزرگ کمرش خمیده شد... انگار داغ جوان تنها چیزی هست که از پدران ما بهمون به ارث میرسه... برادرم افشین مهربانم عیدت مبارک....

......دنیای بی تو...
ما را در سایت ......دنیای بی تو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farinaz84a بازدید : 129 تاريخ : جمعه 11 آبان 1397 ساعت: 17:09

برادرم، افشین جان این روزا هوا کمی سرد شده.... آبجی ته تقاری ارشد اینجا قبول شده....

بدجوری هواتو کردم داداشی...

تا به امروز جرات خیره شدن به قاب عکست رو نداشتم... 

وقتی خیره میشم حس میکنم باهام حرف میزنی...

افشین جان، داداشی نازم حالت چطوره....

......دنیای بی تو...
ما را در سایت ......دنیای بی تو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farinaz84a بازدید : 110 تاريخ : جمعه 11 آبان 1397 ساعت: 17:09

خسته ام از این روزها و لحظه ها.... کاش بودی برادرم تا برات میگفتم از اشتباهاتم و تو با لبخندی آرومم میکردی.... ولی چرا من همش برایت از غمهام میگفتم... چرا یکبار برات از شادی نگفتم.... واقعا راسته که شادیهای هرکس مال خودشه و غمهاش برای عزیزترین هاش... منو ببخش افشینم که دلت رو همش آزردم... ببخش که هیچوقت برایت یه دوس ......دنیای بی تو...
ما را در سایت ......دنیای بی تو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farinaz84a بازدید : 119 تاريخ : جمعه 11 آبان 1397 ساعت: 17:09

امروز پنجم آبانه.... سالگرد رفتنت عزیزترینم.... هفت سال گذشت از اون روز غم انگیز...هفت سال شد....نزدیک به سه هزار روز که رفتی.... اون پنجم آبان پنج شنبه بود... یه پنج شنبه غمگین... یه پنج شنبه که این موقه از روزش به هوای هزار تصمیم به خونه ات رفتی.... تصمیم به دیدار خونواده... تصمیم به برنامه ریزی برای یه آینده موفق ......دنیای بی تو...
ما را در سایت ......دنیای بی تو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farinaz84a بازدید : 127 تاريخ : جمعه 11 آبان 1397 ساعت: 17:09